امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

محاضر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

mahaazer
presences, dispositions, natures

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محاضر

  1. مترادف:
    محضرها دفاتراسنادرسمی
    متضاد:
    محاکم محکمه‌ها

ارجاع به لغت محاضر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محاضر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/محاضر

لغات نزدیک محاضر

پیشنهاد بهبود معانی