امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

محبوس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

mahboos
imprisoned

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محبوس

  1. مترادف:
    صفت اسیر بازداشت بندی توقیف حبس دربند دوستاقی زندانی گرفتار مسجون
    متضاد:
    آزاد رها

ارجاع به لغت محبوس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محبوس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/محبوس

لغات نزدیک محبوس

پیشنهاد بهبود معانی