با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مخابراتچی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

متصدی مخابرات

فونتیک فارسی

mokhaaberaatchi
اسم
signalman

- مخابراتچی سریعاً مشکل شبکه را شناسایی کرد.

- The signalman quickly identified the glitch in the network.

- مخابراتچی خرابی تجهیزات را به سرپرست خود گزارش داد.

- The signalman reported the equipment failure to his supervisor.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مخابراتچی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مخابراتچی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مخابراتچی

لغات نزدیک مخابراتچی

پیشنهاد بهبود معانی