مخاطب به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
طرف خطاب، طرف صحبت، شنونده
فونتیک فارسی
mokhaatab
اسم
addressee
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- حاضران را مخاطب قرار دادن
- to address those present
- دختر با گستاخی مادربزرگ خود را مخاطب قرار داد.
- The girl addressed her grandmother audaciously.
- لطفاً دادگاه را مخاطب قرار دهید.
- Please address your remarks to the bench.
- با سیمایی خشمگین پسر خود را مخاطب قرار داد.
- With an angry face, he addressed his son.
مترادف و متضاد مخاطب
-
مترادف:اسم شنونده مستمعمتضاد:متکلم گوینده
ارجاع به لغت مخاطب
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «مخاطب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مخاطب
لغات نزدیک مخاطب
- - مخاط
- - مخاط مانند
- - مخاطب
- - مخاطب ساختن
- - مخاطب قرار دادن