با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    مخبر به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    فونتیک فارسی

    makhbar
    having the option or choice (to...)
    reporter, rapporteur, informer
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مخبر

    1. اندرون، داخل، درون ≠ برون، منظر
    2. باطن، ضمیر
    3. صفت ≠ بی‌خبر، ناآگاه
    4. خبرنگار، گزارشگر
    5. آگاه، مسبوق، مستحضر، مطلع، واقف

    ارجاع به لغت مخبر

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مخبر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مخبر

    لغات نزدیک مخبر

    پیشنهاد بهبود معانی