با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مداد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وسیله‌ی نوشتن

فونتیک فارسی

medaad
اسم
pencil, lead pencil

- او دور اسم من با مداد قرمز دایره کشید.

- He circled my name with a red pencil.

- نامه‌ای که با مداد نوشته شده

- a pencil-written letter
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مداد

ارجاع به لغت مداد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مداد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مداد

پیشنهاد بهبود معانی