با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مدهوش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بیهوش

فونتیک فارسی

madhoosh
صفت
unconscious, having passed out, stupefied, fainted

- مست و مدهوش روی پیاده‌رو افتاده بود.

- He was lying on the sidewalk, drunk and unconscious.

- از شنیدن خبر ارتقای ناگهانی خود مدهوش شد.

- She was stupefied by the news of her unexpected promotion.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مدهوش

ارجاع به لغت مدهوش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مدهوش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مدهوش

لغات نزدیک مدهوش

پیشنهاد بهبود معانی