با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مدیر عامل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مدیر منتخب هیئت مدیره

فونتیک فارسی

modir aamel
اسم
managing director, executive director, chief executive officer, CEO

- مدیر عامل جدید تغییرات زیادی اعمال کرده است.

- The new CEO has implemented several changes.

- تصمیم مدیر عامل مبنی بر گسترش بازارهای جدید حرکتی استراتژیک بود.

- The CEO's decision to expand into new markets was a strategic move.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مدیر عامل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مدیر عامل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مدیر عامل

پیشنهاد بهبود معانی