تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- مردم ایران
- پلیس مردم را پراکنده کرد.
- تودهی مردم از دولت ناراضی بودند.
- مردم شهر او را دوست داشتند
- مردمخوار، آدمخوار
- مردمخواری
- مردمریختانگاری، انسانپنداری
- مردمزاد، انسانزاد
- مردم زادشناسی، مردم ژنشناسی
- مردمسنجشی
- مردمسنجی
- (در کلیسا) زوجهای آینده را به مردم معرفی کردن
- بیشتر مردم از درک ذهنی کامپیوتر عاجزند.
- بیشتر مردم کانادا انگلیسی زبانند.
- مردم نسبت به خاموشیهای مکرر اعتراض کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مردم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مردم