امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مرزبان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مرزدار، نگهبان مرز

فونتیک فارسی

marzbaan
اسم
frontier guard, frontier controller, border guard, margrave

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- مرزبان به شجاعتش در جنگ معروف بود.

- The margrave was known for his bravery in battle.

- مرزبان مسئولیت بررسی مدارک کسانی که از مرز عبور می‌کردند را بر عهده داشت.

- The frontier guard was responsible for checking the documents of all those who crossed the border.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مرزبان

  1. مترادف:
    سرحددار مرابط مرزدار

ارجاع به لغت مرزبان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مرزبان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مرزبان

لغات نزدیک مرزبان

پیشنهاد بهبود معانی