امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مرکب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

markab
animal for riding, mount, [rare.] ship
composed, consisting, made up, compound
ادبیات
steed
گیاه‌شناسی composite
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مرکب

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    بسیط
  1. مترادف:
    آمیخته ممزوج
    متضاد:
    ترکیب‌یافته تشکیل‌شده
  1. مترادف:
    اسب باره راحله سواری
  1. مترادف:
    کشتی

ارجاع به لغت مرکب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مرکب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مرکب

لغات نزدیک مرکب

پیشنهاد بهبود معانی