تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- شکستش او را مستاصل کرد.
- هیچ پولی برایم نمانده بود و مستاصل بودم.
- در برابر کسانی که دوستشان داری، مستاصلی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مستاصل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مستاصل