با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    مستعمره به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    سرزمین متعلق به کشور دیگر

    فونتیک فارسی

    mosta'mare
    اسم
    colony, colonial settlement, dominion, possession

    - کانادا یکی از مستعمره‌های انگلستان بود.

    - Canada used to be of England's colonies.

    - آن مستعمره به خاطر موقعیت استراتژیک خود به سرعت رشد کرد.

    - That colonial settlement grew rapidly due to its strategic location.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مستعمره

    1. سرزمین‌تحت‌استعمار، استعمارزده، کلنی

    ارجاع به لغت مستعمره

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مستعمره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مستعمره

    لغات نزدیک مستعمره

    پیشنهاد بهبود معانی