امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مستقر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

mostaghar[r]
settled, firmly fixed, established

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مستقر

  1. مترادف:
    استوار برقرار پابرجا پایدار ثابت جایگزین استقراریافته جای‌گیر ساکن محکم

ارجاع به لغت مستقر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مستقر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مستقر

لغات نزدیک مستقر

پیشنهاد بهبود معانی