امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مسلسل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

mosalsal
chained or linked together, consecutive, fluent, flowing, [n.] machine - gun

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
اسلحه
machine gun
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مسلسل

  1. مترادف:
    به هم‌پیوسته پشت‌سرهم پیاپی پی‌درپی زنجیروار متصل متوالی
    متضاد:
    یک‌درمیان

ارجاع به لغت مسلسل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسلسل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مسلسل

لغات نزدیک مسلسل

پیشنهاد بهبود معانی