امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مسند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

masnad
seat, throne, [fig.] dignity, position

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
predicate
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مسند

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    مسندالیه
  1. مترادف:
    اسنادداده‌شده نسبت‌داده شده
  1. مترادف:
    محمول محکوم‌به
  1. مترادف:
    مجموعه مدون احادیث
  1. مترادف:
    اورنگ تخت تکیه‌گاه سریر عرش کرسی
  1. مترادف:
    بالش پشتی پیشگاه
  1. مترادف:
    جاه مرتبه مقام
  1. مترادف:
    خبر
  1. مترادف:
    محکوم‌به محمول مسند

ارجاع به لغت مسند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مسند

لغات نزدیک مسند

پیشنهاد بهبود معانی