امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مسکین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

meskin
indigent, poor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
indigent person, beggar
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مسکین

  1. مترادف:
    بی‌بضاعت بیچاره بینوا خاکسار تنگدست درویش راجل فقیر محتاج مفلس تهی‌دست بی‌چیز
    متضاد:
    توانگر

ارجاع به لغت مسکین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مسکین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مسکین

لغات نزدیک مسکین

پیشنهاد بهبود معانی