امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مطرود به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

طردشده

فونتیک فارسی

matrood
اسم صفت
castaway, outcast, discarded, castoff, unloved, derelict, unlovable, expelled, pariah, ostracized, shunned, boycotted, banished, rejected

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- مطرود اجتماع

- rejected by the society

- رفتار او موجب شد که مطرود خانواده شود.

- Her behavior caused her to be ostracized by the family.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مطرود

  1. مترادف:
    رانده رجیم عاق مردود منفور
  1. مترادف:
    متروک
  1. مترادف:
    نکوهیده

ارجاع به لغت مطرود

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مطرود» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مطرود

لغات نزدیک مطرود

پیشنهاد بهبود معانی