با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    مطلقه به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    مطلق

    فونتیک فارسی

    motlaghe
    صفت
    absolute, despotic, unconditional

    - سلطنت مطلقه

    - absolute monarchy

    - قدرت مطلقه‌ی پادشاه مسلم بود.

    - The absolute power of the king was unquestionable.
    زنی که طلاق گرفته

    فونتیک فارسی

    motallaghe
    صفت
    divorced woman, divorcee

    - زن مطلقه به شهر جدیدی نقل‌مکان کرد.

    - The divorcee moved to a new city.

    - زن مطلقه پس از جدایی مجبور شد زندگی خود را از نو شروع کند.

    - The divorcee had to start her life over after the split.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مطلقه

    1. اسم بی‌شو، بیوه، بی‌همسر، جداشده، طلاق‌گرفته ≠ متاهل

    ارجاع به لغت مطلقه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مطلقه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مطلقه

    لغات نزدیک مطلقه

    پیشنهاد بهبود معانی