امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

معاشقه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عشق‌بازی

فونتیک فارسی

mo'aasheghe
اسم
lovemaking, wooing, fondling, courting, sexual intercourse, caressing, necking, making out

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- آن‌ها از یک شب معاشقه زیر ستاره‌ها لذت بردند.

- They enjoyed a night of lovemaking under the stars.

- او خوشی را در هنر معاشقه با دوست‌پسرش یافت.

- She found joy in the art of lovemaking with her boyfriend.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معاشقه

  1. مترادف:
    تجمش عشقبازی عشق‌ورزی معاشقت مغازله ملاعبه مهرورزی
  1. مترادف:
    عشقبازی کردن مهر ورزیدن

ارجاع به لغت معاشقه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معاشقه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/معاشقه

لغات نزدیک معاشقه

پیشنهاد بهبود معانی