امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

معروف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نامدار، مشهور

فونتیک فارسی

ma'roof
صفت
famous, famed, well-known, popular, renowned, known, reputed, celebrated, proverbial, reputable, distinguished

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

- اپلیکیشن فست‌دیکشنری یکی از معروف‌ترین اپلیکیشن‌های موبایل است.

- The Fast Dictionary app is one of the most popular dictionary apps for mobile devices.

- آهنگساز معروف آلمانی

- a famous German composer

- عطر و گلاب قمصر معروف است.

- The perfume and rose water of Ghamsar are famous.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معروف

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    گمنام
  1. مترادف:
    اسمی بنام خنیده نام خوش‌نام زبانزد سرشناس شناخته شهره شهیر مشهور نام‌آور نامدار نامور نامی
  1. مترادف:
    نیکی حسنه
  1. مترادف:
    دانسته

ارجاع به لغت معروف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معروف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/معروف

لغات نزدیک معروف

پیشنهاد بهبود معانی