با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    معرکه به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    فونتیک فارسی

    ma'reke
    row, quarrel
    a prodigy of ...
    war, quarrel, miscellany or miscellanes
    open space where jugglers display their art
    عامیانه famous, great, some, terrific, wonderful, hot, humdinger, spiffy, super-duper, whiz, whizz, neat, swell
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد معرکه

    1. آوردگاه، رزمگاه، میدان
    2. هنگامه، ازدحام
    3. پیکار، جدال، جنگ
    4. شاهکار، کارشایان
    5. دردسر، گرفتاری، مخمصه
    6. نمایش خیابانی
    7. فوق‌العاده، عالی
    8. شگفت‌انگیز
    9. گرم، پررونق

    ارجاع به لغت معرکه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «معرکه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/معرکه

    لغات نزدیک معرکه

    پیشنهاد بهبود معانی