امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

معطل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

mo'attal
kept waiting, detained

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معطل

  1. مترادف:
    بلاتکیف منتظر
  1. مترادف:
    بی‌حاصل بی‌کار عاطل بی‌مصرف بی‌استفاده
  1. مترادف:
    فروهشته معلق

ارجاع به لغت معطل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معطل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/معطل

لغات نزدیک معطل

پیشنهاد بهبود معانی