امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

معلق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

mo'allagh
hanging, suspended, [fig.] undecided, conditional

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
somersault
عامیانه free-floating
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معلق

  1. مترادف:
    آونگ آویخته آویزان اندروا تعلیق‌شده سرازیر سرنگون
  1. مترادف:
    معطل معوق
  1. مترادف:
    برکنار بلاتکلیف پادرهوا بی‌پایه غیرثابت
  1. مترادف:
    آونگ‌دار به‌صورت معلق

ارجاع به لغت معلق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معلق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/معلق

لغات نزدیک معلق

پیشنهاد بهبود معانی