با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

مفروز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

افرازشده، تحدیدحدودشده

فونتیک فارسی

mafrooz
صفت
separated, partitioned

- فضاهای اداری مفروز

- the partitioned office spaces

- دیوار مفروز اتاق نشیمن را از فضای غذاخوری جدا کرده بود.

- The partitioned wall separated the living room from the dining area.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مفروز

ارجاع به لغت مفروز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مفروز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مفروز

لغات نزدیک مفروز

پیشنهاد بهبود معانی