امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مقتصد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

moghtased
صفت
economical, economiser, frugal, sparing, thrifty

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقتصد

  1. مترادف:
    صرفه‌جو
    متضاد:
    مسرف

ارجاع به لغت مقتصد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقتصد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مقتصد

لغات نزدیک مقتصد

پیشنهاد بهبود معانی