امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مقیم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

moghim
resident, residing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقیم

  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    مهاجر
  1. مترادف:
    باشنده ساکن ماندگار متوطن معتکف
  1. مترادف:
    پیوسته ثابت دایم

ارجاع به لغت مقیم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقیم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مقیم

لغات نزدیک مقیم

پیشنهاد بهبود معانی