با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

منفرد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تنها، تک

فونتیک فارسی

monfared
صفت
single, solitary, isolated, lone, lonely, odd, particular, individual, singular, distinct, unique, singleton

- برخی گل‌ها منفرد و برخی دیگر خوشه‌ای هستند.

- Some flowers are single, others are in clusters.

- قطره‌ی منفرد باران بر شیشه‌ی پنجره نشان از شروع طوفان بود.

- The single drop of rain on the window pane signaled the start of a storm.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت منفرد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «منفرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/منفرد

لغات نزدیک منفرد

پیشنهاد بهبود معانی