امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

موییدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

mooy(')idan
lament, moan, mourn, wail, whimper, whine

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد موییدن

  1. مترادف:
    زاری کردن مویه کردن نالیدن ندبه کردن
  1. مترادف:
    عزاداری کردن سوگواری کردن
  1. مترادف:
    گریستن

ارجاع به لغت موییدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موییدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/موییدن

لغات نزدیک موییدن

پیشنهاد بهبود معانی