مچ پا به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
بخشی از پا که بین کف و ساق آن قرار دارد
فونتیک فارسی
moche paa
اسم
کالبدشناسی
ankle, tarsus
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- مچ پایش در بازی بسکتبال پیچ خورد.
- She twisted her ankle while playing basketball.
- جوراب بلندی پوشید تا مچ پای متورم‌اش را بپوشاند.
- He wore high socks to cover his swollen ankle.
ارجاع به لغت مچ پا
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «مچ پا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مچ پا
لغات نزدیک مچ پا
- - مچ انداختن
- - مچبند
- - مچ پا
- - مچ پای اسب و خر
- - مچپیچ