مگس به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
حشره‌ای کوچک و بالدار
فونتیک فارسی
magas
اسم
جانورشناسی
fly, housefly
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- باتلاق‌ها محل پرورش مگس و پشه‌اند.
- Swamps are breeding grounds for flies and mosquitoes.
- یک مگس روی پیشانی رجب خان نشست.
- A fly settled on Rajab Khan's forehead.
- ما در مقابل خدایان همچون مگس در برابر کودکان بازیگوش هستیم. (شکسپیر)
- as flies to wanton boys, are we to the gods...
- وزوز مگس
- the buzz of a fly
مترادف و متضاد مگس
-
مترادف:پشه
-
مترادف:ذباب
ارجاع به لغت مگس
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «مگس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مگس