امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

میکروفن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بلندگو

فونتیک فارسی

mikrofon
اسم
microphone, pickup, bug, mike

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- دسته‌ی میکروفن

- a microphone boom

- سخنران در جایگاه ایستاد و میکروفن را تنظیم کرد.

- The speaker stood on the platform and adjusted the microphone.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت میکروفن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «میکروفن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/میکروفن

لغات نزدیک میکروفن

پیشنهاد بهبود معانی