با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

نابهنجار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

naabehanjaar
abnormal, anomalous, atypical, curious, different, erratic, foreign, gross, irregular, perverted, unnatural, wry, odd
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نابهنجار

ارجاع به لغت نابهنجار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نابهنجار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نابهنجار

لغات نزدیک نابهنجار

پیشنهاد بهبود معانی