امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نابینا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کور

فونتیک فارسی

naabinaa
اسم صفت
blind, eyeless, sightless, amaurotic, visionless, stone-blind, unsighted

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- هومر شاعری نابینا بود.

- Homer was a blind poet.

- مرد نابینا بازویم را گرفت.

- The blind man fastened on my arm.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نابینا

  1. مترادف:
    اعمی بی‌چشم روشندل ضریر کور
    متضاد:
    بینا

ارجاع به لغت نابینا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نابینا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نابینا

لغات نزدیک نابینا

پیشنهاد بهبود معانی