امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ناپایدار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

naapaaydaar
ephemeral, evanescent, fickle, fleeting, impermanent, mercurial, perishable, unstable, variable, volatile, transient

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ناپایدار

  1. مترادف:
    بی‌ثبات تغییرپذیر فانی گذرا متزلزل متغیر
    متضاد:
    پایدار
  1. مترادف:
    مذبذب هرهری‌مسلک

ارجاع به لغت ناپایدار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناپایدار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ناپایدار

لغات نزدیک ناپایدار

پیشنهاد بهبود معانی