امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نبض به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تپش قلب

فونتیک فارسی

nabz
اسم
pulse, sphygmus, beating, heartbeat, throbbing, pulsation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- (تپش) نبض

- the (beating of the) pulse

- نبض مریض کمی بالا (یا تند) است.

- The patient's pulse rate is elevated slightly.

- نبض کسی را گرفتن (سنجیدن)

- to take somebody's pulse
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نبض

  1. مترادف:
    تپش ضربان
  1. مترادف:
    جریان سیر

ارجاع به لغت نبض

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نبض» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نبض

لغات نزدیک نبض

پیشنهاد بهبود معانی