با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

نر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مذکر

فونتیک فارسی

nar
صفت
male, masculine, buck, tom-, andro-, jack-

- سگ نر با دیدن سگ ماده سخت برانگیخته شد.

- Upon seeing the female dog, the male dog became very excited.

- آهوی نر

- a buck deer

- میمون نر

- a male monkey
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نر

ارجاع به لغت نر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نر

لغات نزدیک نر

پیشنهاد بهبود معانی