امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نظام به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

nezaam
order, discipline, the military

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نظام

  1. مترادف:
    انتظام انضباط دیسیپلین
  1. مترادف:
    آراستگی ترتیب روش سامان نظم
  1. مترادف:
    ارتش سربازی
  1. مترادف:
    رژیم

ارجاع به لغت نظام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نظام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نظام

لغات نزدیک نظام

پیشنهاد بهبود معانی