تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- نفس او بوی سیگار میدهد
- نفس دوندگان تند بود
- بازدم ملایم نفس نوزاد
- نفس عمیقی کشیدن
- به واسطهی دویدن نفس نداشت.
- یک نفس صبر کن دارم میآیم
- یک نفس
- این عمل در نفس خود کار بدی است
- فی نفسه
- نفس اماره
- نفس انسانی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نفس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نفس