امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

نوبه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

وقت، فرصت، زمان

فونتیک فارسی

nobe
اسم
turn, chance, move, opportunity, crack, watch, shift, stint, go, shot, tour (of duty)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- او این شکست را نوبه‌ای برای یادگیری و پیشرفت می‌دانست.

- He viewed the setback as an opportunity to learn and improve.

- نوبه‌ی شماست که صحبت کنید.

- It is your turn to speak.
مالاریا

فونتیک فارسی

nobe
اسم
پزشکی paludal fever, malaria, intermittant fever, paludism

- نوبه با نیش زدن پشه در مردم به وجود می‌آید.

- Paludism is coming into being by mosquito biting at people.

- شکار نوبه متناوباً تب می‌کند.

- The malaria victim fevers intermittently.
نوبیا (نام منطقه‌ای در آفریقا در امتداد رود نیل است که از جنوب، به شمال سودان و از سمت شمال به جنوب مصر محدود می‌شود)

فونتیک فارسی

nobe
اسم خاص
جغرافیا Nubia

- بازماندگان به نوبه گریختند.

- The survivors fled to Nubia.

- موزه‌ی هنرهای زیبا یک گالری را به مجموعه‌ی فوق‌العاده‌اش از آثار باستانی نوبه اختصاص داده است.

- The Museum of Fine Arts has dedicated a gallery to its superb collection of ancient artifacts from Nubia.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نوبه

ارجاع به لغت نوبه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوبه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نوبه

لغات نزدیک نوبه

پیشنهاد بهبود معانی