با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    هوشیار به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    هوشمند، مراقب، زرنگ

    فونتیک فارسی

    ho(o)shyaar
    صفت
    sober, vigilant, alert, watchful, having one's senses about oneself, wary, aware

    - دلا گر خردمندی و هوشیار ...

    - if you are wise and sober, my heart ...

    - به اندازه‌ی کافی هوشیار هستی که رانندگی کنی؟

    - Are you sober enough to drive?
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد هوشیار

    1. آگاه، بافراست، باهوش، باهوش، باهوش، بخرد، بیدار، بیداردل، تندذهن، تیزطبع، تیزهوش، خردمند، دوراندیش، زیرک، عاقل، فهیم، متفطن، متنبه، ناخفته، نبیه، هوشمند ≠ غافل

    ارجاع به لغت هوشیار

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «هوشیار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/هوشیار

    لغات نزدیک هوشیار

    پیشنهاد بهبود معانی