امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پاتوق به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

محفل، وعده‌گاه

فونتیک فارسی

paatogh
اسم
haunt, meeting place, resort, hangout, joint, joint

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- پاتوق اسکی بازان، مجتمع اسکی

- a ski resort

- این رستوران پاتوق ایرانیان دور از وطن است.

- This restaurant is the haunt of expatriate Iranians.

- چند صباحی کتابخانه‌ی دانشگاه پاتوق او بود.

- For a while, the library became his haunt.
عامیانه stamping ground, hangout
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پاتوق

  1. مترادف:
    پاتوغ کانون لنگر مجمع محفل مرکز میعادگاه وعده‌گاه

ارجاع به لغت پاتوق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاتوق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پاتوق

لغات نزدیک پاتوق

پیشنهاد بهبود معانی