با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

پاداش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مزد

فونتیک فارسی

paadaash
اسم
compensation, salary, wage, remuneration, recompense

- آن‌ها در ازای خدمت خود پاداش کافی دریافت نکردند.

- They did not receive adequate recompense for their services.

- شرکت به کارمندانی که شغل خود را در دوران همه‌گیری جهانی از دست داده بودند، پاداش سخاوتمندانه‌ای پیشنهاد کرد.

- The company offered a generous recompense to the employees who lost their jobs due to the pandemic.
انعام، جایزه

فونتیک فارسی

paadaash
اسم
prize, bonus, commendation, award, reward, guerdon

- پاداش کارمندان

- employee bonus

- ما بایستی به کوشش‌های آنان پاداش بدهیم.

- We must reward their efforts.

- پاداش سخاوتمندانه

- a munificent reward
جزا، سزا، تقاص، تلافی

فونتیک فارسی

paadaash
اسم
talion, retaliation, requital, reprisal, retribution

- سرانجام تبهکار پاداش همه‌ی خساراتی را که زده بود، دریافت کرد.

- The villain finally received his requital for all the harm he had caused.

- پاداش درخواستی برای تعهدات نقض‌شده

- demanded requital for the broken promises
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پاداش

ارجاع به لغت پاداش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاداش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پاداش

لغات نزدیک پاداش

پیشنهاد بهبود معانی