امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پاسبان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

paas[e]baan
policeman, watchman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
عامیانه coppery, flatfoot, bobby, cop, fuzz, peeler
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پاسبان

ارجاع به لغت پاسبان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاسبان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پاسبان

لغات نزدیک پاسبان

پیشنهاد بهبود معانی