امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پاسپورت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گذرنامه

فونتیک فارسی

paasport
اسم
passport

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- در پاسپورت دستکاری کردن

- to falsify a passport

- این عکس پاسپورت شبیه عکس هنگام بازداشت زندانیان است.

- This passport picture looks like a mug shot.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پاسپورت

  1. مترادف:
    پته پروانه تذکره جوازعبور روادید گذرنامه ویزا

ارجاع به لغت پاسپورت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاسپورت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پاسپورت

لغات نزدیک پاسپورت

پیشنهاد بهبود معانی