امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پخته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

pokhte
metalled (as a road)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
cooked, baked, ripe, mellow, experienced
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پخته

  1. مترادف:
    مطبوخ
    متضاد:
    خام
  1. مترادف:
    آزموده حاذق کارآمد مجرب مدبر
  1. مترادف:
    آماده تمام رسا کامل
  1. مترادف:
    رسیده منضوج

ارجاع به لغت پخته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پخته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پخته

لغات نزدیک پخته

پیشنهاد بهبود معانی