تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- پرنده پر نمیزد، احدی دیده نمیشد.
- پرندگان سالی یک یا دو بار پر میریزند.
- زنی ثروتمند با دستانی پر از جواهر
- پارکی پر از جمعیت
- او مرد خردمند و پری بود
- مردی جوان و پر
- پر کاه
- پر کاهو
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پر