امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پرند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پرنیان

فونتیک فارسی

parand
اسم
ادبی silk cloth, plain or painted silk

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- پرند در آفتاب می‌درخشد.

- The silk cloth shimmered in the sunlight.

- پرند زیبایش را روی شانه‌هایش انداخت.

- She draped the beautiful silk cloth over her shoulders.
درختچه‌ای از تیره‌ی ریواس

فونتیک فارسی

parand
اسم
گیاه‌شناسی pteropyrum

- درخت پرند بومی ناحیه‌ی مدیترانه است.

- The pteropyrum tree is native to the Mediterranean region.

- پرند گونه‌ای نادر است که فقط در جنگل‌های بارانی و گرمسیر یافت می‌شود.

- The pteropyrum was a rare species found only in the tropical rainforest.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرند

  1. مترادف:
    ابریشم پرنیان حریر دیبا
  1. مترادف:
    تیغ شمشیر

ارجاع به لغت پرند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پرند

لغات نزدیک پرند

پیشنهاد بهبود معانی