پسر خاله به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
پسر خواهر مادر
فونتیک فارسی
pesar khaale
اسم
cousin, maternal cousin
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- پسر خاله‌ام آخر هفته‌ی بعد به دیدنمان می‌آید.
- My cousin is coming to visit us next weekend.
- من و پسر خاله‌ام وقتی بچه بودیم با هم بازی می‌کردیم.
- My cousin and I used to play together when we were kids.
ارجاع به لغت پسر خاله
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «پسر خاله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پسر خاله
لغات نزدیک پسر خاله
- - پسر توپ جمع کن
- - پسر جان
- - پسر خاله
- - پسر خوانده
- - پسر خوانده روحانی