امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پلشت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پلید، چرکین، ناپاک

فونتیک فارسی

palasht
صفت
ادبی dirty, messy, septic, foul, impure

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- نمی‌توانم چیزی را روی این میز پلشت پیدا کنم.

- I can't find anything on this messy desk.

- چگونه اینقدر پلشت شدی؟

- How did you get so dirty?
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پلشت

  1. مترادف:
    پلید چرکین چرک عفونی قذر لچر ناپاک نجس
    متضاد:
    پاک
  1. مترادف:
    نکبتی

ارجاع به لغت پلشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پلشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پلشت

لغات نزدیک پلشت

پیشنهاد بهبود معانی